تمرینهایی برای آماده سازی الگوی یک تئاتر مجادله
(یا دیگر انواع تئاتر)
تمرین سی و یکم: نجواهای محرمانه
این تمرین از عنوانش پیداست: بازیگران گفتارهای خود را عین متن ولی محرمانه و با صدایی بسیار ملایم بیان می کنند، طوری که تقریباً قابل شنیدن نباشند.
تمرین سی و دوم: باورِت ندارم
هر بازیگر حق دارد طی یک صحنه چند بار جملۀ فوق را به هر بازیگر دیگری بگوید تا بلکه او را وادارد گفتارش را با انرژی بیشتر و به گونه ای قابل پذیرش تر بیان کند.
تمرین سی و سوم: گفتار تلگرافی
هر بازیگر فقط می تواند مهمترین کلمۀ هر عبارت از گفت و گو را بیان کند، گرچه باید حواسش به کل عبارت و پس از آن باشد.
تمرین سی و چهارم: تئاتر مقدس
یک صحنه را طوری اجرا کنید که انگار آیینی مذهبی است؛ بسیار زاهدانه، طوری که هر جزء آن اهمیت پیدا کند و باشکوه شود. این تمرین آنتی تزی مناسب در مقابل آزادی عملی است که در "تمرین آزادانه" (تمرین بیست و دوم) وجود دارد.
تمرین سی و پنجم: مقایسه
بازیگران برای اینکه تخیل خود را بیشتر رها سازند، می توانند صحنه ای مشابه آنچه در حال تمرین اش هستند، بداهه سازی کنند. مثلاً اگر درحال تمرین صحنه ای از سرکوب فاشیستی پلیسِ برزیل علیه مردم آن کشورند، می توانند سرکوب نازیها علیه یهودیها یا سرکوب مأمورانِ فرماندار والاس علیه سیاهان در آلابامای امریکا را بداهه سازی کنند که شبیه همان صحنه است.
تمرین سی و ششم: انواع تیک تاک
این بازیها در اصل برای افزایش چابکی بازیگر و توان او در ایجاد تغییرهای سریع در احساس یا در شخصیت نمایشی منظور شده اند، به او انعطاف پذیری جسمی، ذهنی و عاطفی بیشتری می بخشند و او را هشیارتر و متمرکزتر می کنند. هر چه شرایط کار بازیگر سخت تر باشد، آفرینش نهایی او غنی تر خواهد بود. این چند جلسه برای نمایشهایی که از نظام جوکر بهره می برند، بسیار مهم اند.
تیک تاک ساده
همۀ بازیگران رو به دیوار می ایستند. کارگردان یا یک بازیگر گفتاری از متن نمایش را بیان می کند و توضیح می دهد که صحنه چطور باید اجرا شود: مثلاً به صورت کاریکاتور هولناک، عاشقانۀ غلوآمیز یا به شکلی دیگر.
بلافاصله تمام بازیگرانی که در این صحنه و این دیالوگ حضور دارند، به جایگاه معمول خود هنگام بیان این گفتار هجوم می برند. بنابراین آغازگاه کنش آنان این گفتار و سَبکی است که برای بازی پیشنهاد شده است. دقایقی بعد، بازیگری دیگر گفتار دیگری را می خواند و سبک اجرایی دیگری پیشنهاد می دهد. بلافاصله کنش صحنه قطع می شود و فوراً دومین صحنۀ درخواستی جایگزین آن می گردد؛ بازیگران در جایگاهی قرار می گیرند که هنگام بیان این گفتار باید در آن باشند، و به همین ترتیب گفتار دیگر و سوژه های دیگر مطرح می شوند.
همۀ بازیگران رو به دیوار می ایستند. کارگردان یا یک بازیگر گفتاری از متن نمایش را بیان می کند و توضیح می دهد که صحنه چطور باید اجرا شود: مثلاً به صورت کاریکاتور هولناک، عاشقانۀ غلوآمیز یا به شکلی دیگر.
بلافاصله تمام بازیگرانی که در این صحنه و این دیالوگ حضور دارند، به جایگاه معمول خود هنگام بیان این گفتار هجوم می برند. بنابراین آغازگاه کنش آنان این گفتار و سَبکی است که برای بازی پیشنهاد شده است. دقایقی بعد، بازیگری دیگر گفتار دیگری را می خواند و سبک اجرایی دیگری پیشنهاد می دهد. بلافاصله کنش صحنه قطع می شود و فوراً دومین صحنۀ درخواستی جایگزین آن می گردد؛ بازیگران در جایگاهی قرار می گیرند که هنگام بیان این گفتار باید در آن باشند، و به همین ترتیب گفتار دیگر و سوژه های دیگر مطرح می شوند.
تیک تاک متوالی
دقیقاً مانند قبل، جز اینکه بازیگرانی که در صحنۀ اول حضور دارند ولی در صحنۀ دوم نیستند، همزمان با اجرای صحنۀ دوم به اجرای خود ادامه می دهند. گاهی برخی از بازیگران صحنه اول در صحنۀ دوم هم نقش دارند. بنابراین کسانی که در صحنۀ اول می مانند تمرین «شخصیتهای نامرئی» (تمرین پانزدهم) را انجام می دهند.
پس از دقایقی بازیگر سوم گفتار سوم را بیان می کند و تمّ سوم را پیشنهاد می دهد: تمام بازیگرانی که در آن صحنه حضور دارند بلافاصله صحنه را به همان صورت که بازیگر سوم درخواست کرده اجرا می کنند و از گفتاری شروع می کنند که او بیان کرده است. بازیگرانی که در صحنه های اول یا دوم هستند اما در صحنۀ سوم حضور ندارند، صحنه های مربوط به خود را - در صورت لزوم با شخصیتهای نامرئی – ادامه می دهند. بنابراین سه صحنه با سه شیوۀ متفاوت اجرا می شود. شما این کار را حداکثر تا پنج صحنه ادامه دهید.
دقیقاً مانند قبل، جز اینکه بازیگرانی که در صحنۀ اول حضور دارند ولی در صحنۀ دوم نیستند، همزمان با اجرای صحنۀ دوم به اجرای خود ادامه می دهند. گاهی برخی از بازیگران صحنه اول در صحنۀ دوم هم نقش دارند. بنابراین کسانی که در صحنۀ اول می مانند تمرین «شخصیتهای نامرئی» (تمرین پانزدهم) را انجام می دهند.
پس از دقایقی بازیگر سوم گفتار سوم را بیان می کند و تمّ سوم را پیشنهاد می دهد: تمام بازیگرانی که در آن صحنه حضور دارند بلافاصله صحنه را به همان صورت که بازیگر سوم درخواست کرده اجرا می کنند و از گفتاری شروع می کنند که او بیان کرده است. بازیگرانی که در صحنه های اول یا دوم هستند اما در صحنۀ سوم حضور ندارند، صحنه های مربوط به خود را - در صورت لزوم با شخصیتهای نامرئی – ادامه می دهند. بنابراین سه صحنه با سه شیوۀ متفاوت اجرا می شود. شما این کار را حداکثر تا پنج صحنه ادامه دهید.
وقتی صحنه ای تمام شود، بازیگران به صحنۀ بعدی می روند. وقتی به آخرین صحنۀ نمایش برسند، دوباره با صحنۀ اول شروع می کنند. وقتی صحنه ای شروع می شود، نباید همۀ بازیگران به صحنۀ پیشنهادی بعدی بروند؛ دست کم در هر صحنه باید یک بازیگر بماند (بقیه شخصیتهای نامرئی می شوند). در پایان، پنج صحنۀ همزمان خواهید داشت.
تیک تاک یک نفره
در این شکل از تمرین همۀ گفتارهای شروع باید از صحنه هایی انتخاب شوند که در هرکدام از آنها یک بازیگر نقش مهمی دارد. با این کار تمرین را روی بازیگری متمرکز می کنید که در کارش با مشکل مواجه است.
در این شکل از تمرین همۀ گفتارهای شروع باید از صحنه هایی انتخاب شوند که در هرکدام از آنها یک بازیگر نقش مهمی دارد. با این کار تمرین را روی بازیگری متمرکز می کنید که در کارش با مشکل مواجه است.
تیک تاکِ پینگ پنگی
این تمرین کار را پیچیده تر می کند. در تمرینهای قبل، بازیگران از صحنه ای به صحنه ای دیگر می رفتند بی آنکه به لحاظ زمانی به عقب برگردند. در شکل پینگ پنگی، اگر بازیگر گفتار یا کنشی در صحنۀ اصلی – آخرین صحنه – نداشته باشد، باید در یکی از صحنه هایی که در آن گفتار یا نقش مهمی دارد پینگ پنگ بازی کند؛ پس اگر بازیگر در صحنۀ بعد ایفای نقش می کند باید حواسش به هر دو صحنه باشد. تمام صحنه ها در محدودۀ بازی یکسانی اجرا می شوند. این تمرین بازی مداوم پینگ پنگ بازیگران در صحنه های نمایش است. هر بازیگر وقتی از صحنه ای به صحنه ای دیگر می پرد، باید بلافاصله غرق موضوع پیشنهادی شود: عشق، نفرت یا چیزهای دیگر. بنابراین در پایان کار، بازیگر پنج صحنه برای بازی و پنج روش برای اجرای آنها دارد. این پرشها باید به سبُکی توپ پینگ پنگ باشند.
اگر هم بخواهید، برای آنکه تمرکز لازم را افزایش دهید می توانید قطعه ای موسیقی به کار اضافه کنید که هیچ ربطی به صحنه ها ندارد!
این تمرین کار را پیچیده تر می کند. در تمرینهای قبل، بازیگران از صحنه ای به صحنه ای دیگر می رفتند بی آنکه به لحاظ زمانی به عقب برگردند. در شکل پینگ پنگی، اگر بازیگر گفتار یا کنشی در صحنۀ اصلی – آخرین صحنه – نداشته باشد، باید در یکی از صحنه هایی که در آن گفتار یا نقش مهمی دارد پینگ پنگ بازی کند؛ پس اگر بازیگر در صحنۀ بعد ایفای نقش می کند باید حواسش به هر دو صحنه باشد. تمام صحنه ها در محدودۀ بازی یکسانی اجرا می شوند. این تمرین بازی مداوم پینگ پنگ بازیگران در صحنه های نمایش است. هر بازیگر وقتی از صحنه ای به صحنه ای دیگر می پرد، باید بلافاصله غرق موضوع پیشنهادی شود: عشق، نفرت یا چیزهای دیگر. بنابراین در پایان کار، بازیگر پنج صحنه برای بازی و پنج روش برای اجرای آنها دارد. این پرشها باید به سبُکی توپ پینگ پنگ باشند.
اگر هم بخواهید، برای آنکه تمرکز لازم را افزایش دهید می توانید قطعه ای موسیقی به کار اضافه کنید که هیچ ربطی به صحنه ها ندارد!
منبع:
تئاتر شورایی (گفت و گوی انتقادی و تعهد اجتماعی)؛ به کوشش علی ظفرقهرمانی نژاد، نشر نمایش، صص 202 تا 225
تئاتر شورایی (گفت و گوی انتقادی و تعهد اجتماعی)؛ به کوشش علی ظفرقهرمانی نژاد، نشر نمایش، صص 202 تا 225