بازی های نمایشی در آموزش
گزارش یک کارگاه
تسهیلگر: آرش ابرازی بخشایش
موضوع کارگاه: استفاده از بازیهای نمایشی در آموزش
محل برگزاری: دانشگاه علامه طباطبایی- دانشکده علوم تربیتی. زمستان 97
مدت زمان: چهار ساعت
بعداز اینکه وارد کلاس شدیم از افراد کلاس خواستم برای خود صندلی بیاورند تا در یک دایره بزرگ بنشینیم.
• سلام من آرش ابرازی بخشایش هستم. امروز با هم میخواهیم چگونگی استفاده از بازی¬های نمایشی در آموزش را با هم تمرین کنیم. قبل از شروع خودمان را معرفی کنیم و اینکه آیا تا به حال با چنین موضوعی در کلاس درس مواجه شده¬اید؟!
افراد خودشان را معرفی کردند و گفتند که تا به حال با این شیوه مواجه نشده¬اند.
خب به نظرشما یک بازی چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟
مشارکت کننده: خیلی چیزها می¬تواند بازی به حساب بیاید. بستگی دارد به این که چه چیزی را به¬عنوان بازی انتخاب کنیم.
مشارکت کننده: بازی یعنی چیزی که ما در آن رقابت کنیم.
مشارکت کننده: بازی باید هیجان داشته باشد، برنده بازنده داشته باشد.
مشارکت کننده: به نظرمن بازی لزوماً نباید برنده بازنده داشته باشد؛ مثل خاله¬بازی بچه¬ها که در آن برنده و بازنده¬ای نیست.
به نظر شما بازی¬های تک نفره، مثلا وقتی با کامپیوتر بازی می¬کنیم، با بازی¬های دو نفره یا بیشتر چه تفاوتی دارد؟
مشارکت کننده: در بازی¬های کامپیوتری ما شاهد حرکت بازیکنان نیستیم.
الان بازی¬هایی هستند که شامل حرکت هم می¬شوند
مشارکت کننده: خب بازی کامپیوتری واقعی نیست!
مشارکت کننده: بازی کامپوتری واقعی نیست، مصنوعی به حساب می¬آید؛ ولی هیجان هم دارد.
• خب صندلی¬ها را برداریم گوشه¬ی کلاس بگذاریم که جا برای ما باز شود. در دایره بایستیم.
بازی اول: گرگم به هوا
• احتمالا خیلی از ماها تو دوران بچگی بازی کردیم، اگه هم کسی بازی نکرده، الان با هم تجربه می-کنیم.
توضیح بازی: یک گرگ داریم. این گرگ دنبال افراد می¬کنه و هرکسی رو که گرفت اون فرد یخ میزنه و سرجاش می¬ایسته. گرگ اگه بتونه همه افرا رو بگیره برنده¬س. حالا این کسایی که یخ زدن چجوری میتونن ازاد بشن؟! اول با این شروع می¬کنیم که هر کسی رو که گرگ گرفت یخ بزنه و به حالت یه مجسمه با شکلی که خودش دوست داره بایسته. دوستان اون برای آزاد کردن اون فرد باید روبروش بایستند و مجسمه رو مثل آینه تقلید کنند تا فرد آزاد بشه. متوجه شدید؟! یه قانونی توی همه¬ی بازی¬ها هست. مراقب باشید به هم دیگه آسیب نزنین لطفا.
پس از اینکه یک¬بار بازی را انجام دادیم، بازی را کمی سخت¬تر کردیم. این بار، برای اینکه بتوانیم فرد یخ زده را آزاد کنیم، باید روبروی او قرار بگیریم و اسمش را برعکس بگوییم. مثلا:آرش، شرا باید گفته بشه.
این بار بازی کمی سخت¬تر شد. افراد برای آزاد کردن هم نیاز به تمرکز داشتند و هم اینکه در زمانی که اسم را می¬گویند ممکن بود گرگ آن¬ها را بگیرد. بعد از اینکه بازی تمام شد صندلی ها را آوردیم و به صورت دایره نشستیم.
ارزیابی:
به نظر شما چطور بود؟
مشارکت کننده: خیلی عالی و پر هیجان. فکر نمیکردم انقدر جذاب باشه.
مشارکت کننده: به نظرم تونستیم انرژی مون رو خالی کنیم.
مشارکت کننده: من فکر میکنم اگه با بچه ها این بازیهارو انجام بدیم عاشق بازی میشن.
مشارکت کننده: من خودم معلم مهد هستم. حتما ازش تو مهد استفاده میکنم.
سوال مهمتری که میخوام بپرسم اینه که چطور میتونیم از این بازی در آموزش استفاده کنیم؟
اعضای کلاس سکوت کردند.
قاعدتاً بازی جذابه. اگه بخوایم یه موضوعی رو آموزش بدیم چه به بزرگ¬سال چه به کودک، چطور میتونیم از این بازی استفاده کنیم؟
مشارکت کننده: میتونیم تو فارسی از اون استفاده کنیم. مثلا بچه ها کلمه های مترادف یا متضاد رو بگن بعد آزاد بشن
مشارکت کننده: توی آموزش رنگ¬ها میشه ازش استفاده کرد. مثلا بچه¬ها باید جلوی اون فردی که یخ زده برن و رنگ لباس یا شلوار یا کفش اونو بگن.
مشارکت کننده: توی زبان انگلیسی هم میشه استفاده کرد. مثلاً فردی که یخ زده یه کلمه بگه و طرف مقابلش انگلیسی اون رو اگر بتونه بگه آزاد میشه.
بازی دوم: به صف شدن
شکل کلی بازی در کتاب «تئاتر شورایی؛ تمرین گفت¬وگوی انتقادی و تعهد اجتماعی» صفحه¬ی 248 بیان شده است. قبل از اینکه بازی را شروع کنیم، افراد به اندازه¬ی پنج دقیقه وقت داشتند تا با تمام افراد کلاس صحبت کنند و درباره آنها اطلاعاتی از قبیل، قد، وزن، سایز کفش، تاریخ تولد و.. را به دست بیاورند. بعد از اتمام وقت، اعضا به دو گروه تقسیم شدند و قرار شد با نوع صف¬بندی که من میگویم به صف شوند. هر گروهی که زودتر به صف شود برنده است.
به ترتیب سن(از کوچک به بزرگ)
به ترتیب ماه تولد (از فروردین تا اسفند)
به ترتیب حرف اول اسمتان
به ترتیب سایز کفش
ارزیابی:
این بازی چه ویژگی های متفاوتی نسبت به بازی قبلی داشت؟
مشارکت کننده: توی این بازی باید با کسی که حرف میزنی خیلی خوب یادت بمونه که وقتی قراره صف بندی بشیم قبل از دست دادن وقت این کار رو انجام بدیم.
مشارکت کننده: دقت و سرعت عمل توی این بازی خیلی مهمه.
مشارکت کننده: موقع انجام بازی تازه آدم توجه میشه که موقعی که با طرفش صحبت میکرده اصلا بهش دقت نکرده و موقع بازی تازه باید یاد بگیره.
چطور میتونیم از این بازی استفاده کنیم؟
مشارکت کننده: توی فارسی و جمله سازی میتونیم از این استفاده کنیم. مثلا روز کاغذ یه جمله رو بنویسیم، هر کلمه روی یه کاغذ جدا باشه، بعد همون جمله رو به گروه مقابل هم بدیم، هر کی بتونه زودتر جمله رو درست کنه برنده است.
مشارکت کننده: مثلا توی تاریخ میتونیم بر اساس دوره¬های تاریخی صف رو شکل بدیم اینکه کدوم دوره جدیدتر و کدوم دوره قدیمی¬تره
مشارکت کننده: توی درس ریاضی هم میشه با بچه¬ها کار کرد. ترتیب اعداد، بزرگی و کوچیکی اعداد و...
بازی سوم: عکس های مشابه
مشابه این بازی را در کارگاه هلگا فلور آموختم. این بازی دقیقاً شبیه بازی کامپیوتری¬ای است که سال¬ها پیش انجام می¬دادیم. در یک روش این بازی، عکس¬هایی هستند که مشابه هم هستند و ما برای برنده شدن باید عکس¬های مشابه را به خاطر بسپارم و آنها را پیدا کنیم. با استفاده از منطق این بازی، به جای عکس¬های مشابه، از خود افراد استفاده کردیم. دو نفر بیرون کلاس رفتند و قرار شد باقی افراد به صورت گروه¬های دو نفره، مجسمه¬های مشابه را با بدن خود بسازند و در خاطر بسپارند. قبل از ورود این دو بازیکن، اعضای گروه¬ها در جاهای مختلف کلاس قرار گرفتند. قانون بازی: هر کس که بتواند مجسمه¬های شبیه به هم بیشتری پیدا کند برنده است. دو بازیکن باید به دست به شانه¬ی افراد بزنند و فردی که لمس¬شده، تصویری که با بدن خود ساخته را به مدت سه ثانیه نشان می¬دهد و به حالت اولیه خود برمی¬گردد. اگر تصاویر مشابه در دو نفر پیداشد، بازیکن باید به صورت متوالی به آنها ضربه بزند. گفتن اسم آنها مجاز نیست.
یکی از ویژگی¬هایی که این بازی داشت، اعضای کلاس بسیار مایل به انجام این بازی بودند؛ اما چون زمانمان محدود بود فقط دو بار توانستیم بازی کنیم.
ارزیابی
قبل از اینکه من سوال بپرسم فک کنم خودتون دوست دارید صحبت کنید. بفرمایید.
مشارکت کننده: یکی از ویژگی¬های این بازی این بود که شامل هیجان، رقابت و خالی کردن انرژی بود. به نظرم بچه¬ها حتماً از این بازی خوششون میاد و ما میتونیم خیلی جاها از اون استفاده کنیم. از اونجایی که من معلم مهد هستم چیزی که به ذهن من اومد این بود که بچه¬ها این رو برای حیوونها و صداهای اونها یا حیوون¬ها و غذاهاشون استفاده کنند.
اگر ممکنه بیشتر توضیح بدید.
مشارکت کننده: به عنوان مثال، یه نفر از بچه ها یه حیوون بشه و یکی دیگه صدای اون بشه، ان طوری میشه هم حیوون ها رو یاد گرفت و هم صداهای اونها یا غذاهایی که میخورن.
مشارکت کننده: این بازی توی زبان فارسی و انگلیسی خیلی کاربرد داره به نظرم. بچه¬ها برای یاد گرفتن کلمات مترادف یا متضاد می¬تونن از این بازی استفاده کنند.
مشارکت کننده: به نظرم هرکسی با توجه به نیازی که داره میتونه از این بازی استفاده کنه.
مشارکت کننده: اگر تعداد افراد کلاس کم باشه از هیجان بازی کم نمیکنه؟
به نظرتون چجوری میشه این ریتم رو حفظ کرد؟ آیا این ریتم بستگی به تعداد افراد داره؟
مشارکت کننده: خب بله داره. اگه کم باشه زود تموم میشه تصاویر.
به نظرتون میشه راه جایگزینی پیدا کرد؟ آیا میشه به جای اینکه افراد مجسمه بشن شما از کارت و تصاویری که خودتون لازم میدونید استفاده کنید؟
مشارکت کننده: اره میشه.
اینو در نظر داشته باشید که برای انجام بازی کافیه دو نفر باشن. اون موقع بازی رو میشه انجام داد. البته این طراحی بازی¬ها زمان زیادی می¬بره و خارج از بحث امروز ماست. بعداً اگه فرصتی بود میشه کارگاهی درباره¬ی با این موضوع برگزار کرد.