شهروند بودن صرفاً به معنی زیستن در جامعه نیست، بلکه به معنی تغییروتبدیل جامعه است.
اگر من گِل را به مجسمه تبدیل کنم، مجسمه ساز می شوم؛ اگر سنگ را به خانه تبدیل کنم، معمار می شوم؛ اگر جامعه مان را به چیز بهتری برای همگان تبدیل کنم، شهروند می شوم.
تئاتر نامرئی مداخله مستقیم در جامعه با موضوع دقیقی است که مورد علاقه عموم مردم است، طوری که باعث می شود از بگومگو جلوگیری شود و معضلی که باید حل شود شفاف گردد.
نباید خشونت آمیز باشد زیرا هدفش نه بازتولید بلکه افشای خشونت موجود در جامعه است.
تئاتر نامرئی نمایشی است که بداهه سازی صِرف نیست؛ در مکانی عمومی اجرا می شود بی آنکه کسی مطلع باشد که این تئاتر قبلاً تمرین شده است.
تئاتر نامرئی نفوذ قصه در واقعیت و واقعیت در قصه است؛
به ما کمک می کند بدانیم چقدر قصه در واقعیت و چقدر واقعیت در قصه وجود دارد.