راهبرد پنجم: تعقیب فکر
تعقیب فکر (یا بارش فکر) راهبرد سریعی است که بچه ها را قادر می سازد تا درک خود را از شخصیتها و موقعیتها بدون نیاز به تمرین به زبان آورند. دانش آموزان برای صحبت کردن جلو دیگران اعتماد به نفس پیدا می کنند و برای بداهه سازی های طولانی آماده می شوند. آنان به طرز حیرت آوری راحت با یک نقش همذات پنداری می کنند و افکار او را در لحظاتی که مجسمه ای ثابت است بیان می کنند. معلم می تواند بازخورد مناسبی از کل دانش آموزان بگیرد.
تعقیب فکر دنبالۀ طبیعی روش مجسمه ها و قابهای ثابت است. بچه ها مجسمه ای می سازند و شما به آنها می گویید وقتی روی شانۀ هر یک از آنها زدید، افکار یا احساسات شخصیت خود را با صدای بلند بیان کنند. بچه ها در آغاز شاید یکی دو کلمه بگویند اما به زودی اعتماد به نفس پیدا می کنند و حرف شان را با جملاتی طولانی تر بیان می کنند. تعقیب فکرِ هریک از بچه های گروه وقت نمی برد و می توانید انواع نگرشها و احساسات شخصیتهای مختلف را با آن روشن سازید.
شاید دانش آموزان در مجسمه نقش اشیای بیجان یا حیوانات را داشته باشند. این عالی است، زیرا شخصیتهای حیوان هم می توانند فکری داشته باشند –«گرررر» یا «گشنمه». شما در ضمن متوجه می شوید که حتی یک تیر چراغ برق هم می تواند نظرش را بیان کند، به ویژه وقتی از دانش آموزان در نقش اشیای سخنگو کمک می گیرید. می توانید از شخصیتها سؤالهای خاصی بپرسید. مثلاً اینکه در مورد فلان شخصیت چه نظری دارند، چه رؤیایی در سر دارند یا کار بعدی آنها چیست. روش تعقیب فکر را به راحتی می توان با بچه ها در کلاس درس و در حالیکه پشت میزهای خود نشسته اند، به کار برد.
منبع فارسی:
تئاتر شورایی: تمرین گفت و گوی انتقادی و تعهد اجتماعی، به کوشش علی ظفرقهرمانی نژاد، نشر نمایش، 1396. صص. 166 - 172