س: با توجه به ساختار سازمانی که به آن اشاره کردید، تئاتر شورایی موفق به شکست دادن نظام بروکراتیزه و دیوان سالار نشد.

ج: در تئاتر شورایی این فرضی مسلم است که مبارزه برای عادلانه کردن روابط قدرت امری دائمی است و هیچ گاه پایان نمی پذیرد. گاهی نیز برخی نتایج، موجب تردید در روشهای موجود و تلاش برای بهتر کردن آنها می شود. «بوال» بعد از شکست انتخاباتی به این فکر افتاد که آیا همواره لازم است که تئاتر قانونگذار بانی و حامی دولتی داشته باشد؟ پس روش را عمومی تر و مردمی تر کرد و اسم آن را گذاشت: تئاتر قانونگذار بدون قانونگذار. اینگونه مردم هر اجتماع خودشان می توانستند برای بهتر کردن شرایط شان به کمک تئاتر قانون گذار، قانون وضع کنند. از آن به بعد این روش در هر مکانی و با هر امکاناتی قابل برگزاری است. روش از یک مکانیزم ساده پیروی می کند: تئاتر بهانه ای شود که اعضای یک اجتماع مشخص شرایط موجود خود را کاملا واکاوی کنند و سپس برای بهبود این شرایط با رأی گیری و اجماع نظر یک دستورالعمل برای خود تنظیم نمایند. چون این دستورالعمل تحمیلی و آمرانه نیست بلکه برآیند خواست همگان است، به این ترتیب همه در قبال آن احساس مسئولیت می کنند و بدان عمل می نمایند.

س: آیا رأی نیاوردن بوال در انتخابات مجلس، برشکست پروژه تئاتر قانونگذار صحه نمی گذارد؟

ج: بله، این اتفاق ثابت کرد که همیشه نمی توان تئاتر قانونگذار را از سوی تشکیلات دولتی در جامعه عملیاتی کرد . تئاتر قانونگذار وقتی می تواند شهروند قانونگذار تربیت کند که به خواست اجتماعات مردمی و در محیطها و اماکن مردمی برگزار شود. البته گاهی تصمیم گیریها کلان می شود و از سطح مجموعه ها و محلات هم فراتر می رود. مثلاً گاهی قرار است درمورد نحوه تخصیص بودجه سالیانه به امور شهری تصمیم گیری شود؛ مانند پروژه «بودجه مشارکتی» که در شهرهای ریودوژانیرو و سائوپائولو در برزیل و نیز اخیراً در شهر گراتز اتریش به اجرا در آمد. در اینگونه موارد پیشنهاد از جانب مردم است، اما قدرت اجرایی در دست مسئولان است. پس فعال سازی مسئولان ذیربط نیز توسط تیم اجراگر لازم می شود. برای این امر کاری که انجام می شود این است که از طریق ارتباطها، مکاتبات و افراد خوشنام و معتمد از مسئولین امر دعوت می شود تا در جلسه تئاتر قانونگذار حضور یابند و از نزدیک شاهد مشارکت مردم برای طرح بهترین پیشنهادات به آنان شوند. یا اینکه پس از اخذ مجوز و طی مراتب قانونی، اجرای تئاتر قانونگذار را در جلو یا داخل ساختمان اداری مرجع مد نظر برگزار می نمایند و اینگونه موجب فعال سازی و مشارکت مستقیم مسئولان هم می شوند.

س: با توجه به رویکرد خود در رابطه با تئاتر شورایی واژه های زیر را تعریف کنید:

آزادی:

دادن حق اظهار نظر، ابتکارعمل و تصمیم گیری به مردم از طریق سازوکارهای اعتمادبرانگیزی چون «تئاتر قانونگذار»

مردم:

نیروهای بالقوه ای که معمولاً منفعل نگه داشته می شوند، اما اگر با سازوکاری مناسب فعال شوند، سرشار از خلاقیت و ابتکارند و می توانند در تصمیم گیریها مسئولان را یاری دهند و کار آنان - و شرایط را بر خود- آسان نمایند.

سیاست:

استفاده از قدرت برای موکراتیزه کردن قدرت؛ فعال سازی اجتماعات محلی؛ افزایش همه پرسی به جای انتخابات؛ کنش انگیزی مسئولان در مردم؛ نظرخواهی از مردم برای تصمیم گیریهای خرد و کلان؛ تلاش برای از بین بردن فاصله مردم از مردم و مردم از مسئولان از طریق مشارکت دادن مردم؛ و نهایتاً تشکیل شبکۀ همبستگی «دولت – شهرها» برای رسیدن به یک «دولت ملی متکثر»

خشونت:

بها دادن به اموری که به جای رفاقت، رقابت را؛ به جای انسانیت، منفعت را؛ به جای تعامل، تقابل را ؛ به جای دگرخواهی، خودخواهی را؛ و به جای جذب، حذف افراد را در جامعه رواج می دهد و نهادینه می کند.

سرکوب:

راهبردهای عقیم کننده ای که فرد یا افراد را در موضع انفعال قرار می دهند: تبدیل افراد به محتاج و نه توانمند، به تابع و نه عامل؛ به مصرف کننده و نه مولد. تحمیل و نهادینه کردن روابط حاکم/ محکومی؛ غالب/ مغلوبی؛ ظالم/مظلومی؛ و در یک کلام فاعل/مفعولی در جامعه.
عدالت: به جریان انداختن سازوکارهایی که آموزش، بهداشت و رفاه را دموکراتیزه می کنند و تقسیم بندی، گزینش و کنترل انسانها را متوقف می سازند؛ ترویج فعالیتهایی که به مردم تمرین همکاری، همفکری و همدلی می دهند: ترمیم هنجارها، نه تنبیه افراد ناهنجار؛ کشف و رفع اشتباهات، نه محروم کردن و حذف اشتباه کنندگان.

قانون:

مجموعه دستورالعملهایی که اگر با سازوکارهای مناسب و اعتمادبرانگیزی چون «تئاتر قانونگذار» از جانب مردم به مسئولین پیشنهاد شود و نه برعکس، هم کار مسئولان آسانتر می شود و هم مردم راضیتر و متعهدتر خواهند بود.